فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی بر شما تسلیت باد
خورشید هنوز طلوع میكند
فانوس ستارگان هنوز از سقف شب آویخته است:
بهار مدام می خرامد و دامن سبزش را بر زمین می كشد:
امواج دریا، آواز می خوانند،
بر می خیزند و خود را در آغوش ساحل گم میكنند.
گل ها باز می شوند و جلوه می كنند و می روند.
نیستی نیست.
هستی هست.
پایان نیست.
راه هست.
تولد هر كودك، نشان آن است كه:
خدا هنوز از انسان ناامید نشده است .
فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی را به شیعیان جهان تسلیت می گوئیم.
«تسع» در عربی به معنای 9 و تاسع و تاسوعا به معنای نهم می باشد. چنانکه «عشر» به معنای ده و عاشورا به معنای دهم می باشد. اطلاق کلمه «عاشورا» بر دهم ماه محرم، پس از به شهادت رسیدن حضرت امام حسین و یاران آن حضرت، صورت پذیرفته است و در دوره پیش از اسلام بر دهم ماه محرم عاشورانمیگفتند.کاروان اباعبدالله الحسین علیه السلام در روز دوم محرم به سرزمین مقدس کربلا فرود آمد و تا روز عاشورا در آن سرزمین بودند به لحاظ آن که حوادث مهم کربلا در روز نهم و دهم ماه محرم الحرام اتفاق افتاد این دو روز را برجسته تر نموده و به نام تاسوعا و عاشورا یعنی روز نهم و دهم محرم الحرام نامیدند.
در میان حوادثی که در طول تاریخ بشر رخ داده است، هیچ کدام به برجستگی و پویایی «حرکت بنیانی» عاشورا نیست؛ نهضتی که در منطقهای محدود، زمانی کوتاه وکاروانی کوچک به وقوع پیوست، اما توانست الگویی عملی برای آزادمردان و عدالت خواهان جهان ارائه کند. و پیروزمندانه بر تارکِ تاریخ جاودان بماند. به حق باید این واقعه را به دید معجزه نگریست و به عنوان راهکاری موثر برای مبارزه علیه ظلم و ستم از آن بهره گرفت. این حقیقت تا آنجا پیش میرود که مهاتما گاندی، مصلح مبارز هندی، نیز به مقتدای آزادیخواه ما اقتدا میکند و میگوید: «من چیز تازه ای برای مردم هند نیاورده ام. آنچه انجام دادم، محصولی است از مطالعات و تحقیقات که درباره تاریخ زندگی قهرمان کربلا انجام دادم. اگر ما بخواهیم هند را از چنگال استعمار نجات دهیم، لازم است همان راهی را بپیماییم که حسین بن علی پیمود.»
عاشورا بسان آیینهای است که آیات قرآن به روشنی در آن منعکس میشود و امام حسین علیه السلام و یاران وفادارش تجسم عینی آن دسته از آیاتند که سیمای حق جویان، عدالت خواهان و خداباوران را به تصویر میکشد.
آزاد مردان و سبک روحان همواره به لقای خدا میاندیشند و برای پرواز روحشان از قفس تن لحظه شماری میکنند این حالت در میان کاروان کربلا موج میزد و قافله سالارشان هنگامی که میخواست با کعبه وداع کند، حال و هوای خود را چنین بیان کرد.
«خط الموت علی ولد آدم مخط القلاده علی جید الفتاده و ما اولهنی الی اسلافی اشتیاق یعقوب الی یوسف27؛ مرگ چون گردنبندِ جوانان، به گردن فرزند آدم افتاده است و چقدر مشتاقم برای پیوستن به گذشتگانم مانند اشتیاق یعقوب به یوسف.»
امام حسین علیهالسلام :
«الناس عبیدالدنیا والدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرّت معایشهم فاذا محصوا بالبلاء قلّ الدیانون؛ مردم بندگان دنیایند و دین لقلقهی زبانشان است. تا هنگامی که معیشتشان فراهم باشد، گرد دین میچرخند. اما آن گاه که کورهی آزمایش به میان آید، دینداران کم هستند.»
در شب عاشورا نیز قاسم ابن الحسن علیه السلام که به لقای الهی میاندیشد، در جواب امام و مقتدایش که پرسید مرگ نزد تو چگونه است، میگوید: «احلی من العسل»28. هر یک از دیگر یاران عاشورایی سید شهیدان نیز برای آغوش کشیدن عروس شهادت تا صبح بر سجاده سبز عبودیت دست دعا به آسمان میبرند و آنقدر ثابت قدم و آماده میمانند که وقتی زینب کبری علیهاالسلام از امام روحیه یارانش را میپرسد، حضرت در جواب میفرماید:
«واللّه لقد بلوتهم فما وجدت فیهم الا الاشوس الاقعس یستانسون بالمنیه دونی استیناس الطفل الی محالب امه29؛ به خدا قسم آنان را آزموده ام و آنان را جز مطمئن و ثابت قدم نیافتم. انس آنان به مرگ مانند علاقه کودکان به سینه مادر است.»
* * *
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود درین خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
«الذین ان مکنّاهم فی الارض اقاموا الصلاه»36؛ همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز را برپا میدارند.
نماز ستون خیمه دین و پرچم خداجویان است و برترین و شیرینترین لحظه برای بندگان مومن است که در کربلا به زیباترین صورت تجسم یافت. در شب به یادماندنی عاشورا هم خیمه گاه امام حسین علیهالسلام صحنه عبادت و بندگی بود و همه یاران، در هر نقطه ای گویا مسجدی بنا کرده و به نماز و راز و نیاز مشغول بودند.
«لهم دوی کدوی النحل بین قائم و راکع و ساجد37؛ زمزمه آنان چون صدای زنبوران عسل بود، در حال نماز و رکوع و سجده بودند.»
اما زیباترین صحنه اقامه نماز را باید در عاشورا و گرما گرم جهاد و مبارزه دید. آن هنگام که ابوثمامه به امام علیه السلام عرض کرد: دوست دارم نمازی را که وقتش نزدیک است، بخوانم سپس به لقاء پروردگار برسم. امام سر به سوی آسمان برافراشت و فرمود:
«ذکرت الصلاه جعلک اللّه من المصلین الذاکرین! نعم هذا اول وقتها. ثم قال: سلوهم ان یکفوا عنا حتی نصلی38؛ یاد از نماز کردی، خدا تو را از نمازگزاران ذاکر قرار دهد! آری اول وقت نماز است! سپس فرمود از دشمن بخواهید دست نگهدارند تا نماز بخوانیم».
'گزیده ای از سایت مرکز نشر اعتقادات
واقعه کربلا و روز عاشورا از دیدگاه اندیشمندان بزرگ جهان |
|
|
اندیشمندان در طول تاریخ به عاشورا و کربلا همواره توجه خاص داشته و پیرامون آن نظرات گوناگونی ارایه کرده اند که در این نوشتار برآنیم تا گوشه ای از اندیشه های آنان را بازگو کنیم.
* "فرایاستارک" نویسنده انگلیسی، از جمله اندیشمندانی است که پیرامون واقعه عاشورا در کتاب معروف خود "صور بغدادی" فصل کوچکی را به این مساله اختصاص داده است.
او در ابتدای این فصل می گوید: "شیعه در تمام عالم اسلامی، یاد حسین و مقتل او را زنده می کند و در دهه اول محرم به طور علنی این مطلب را دنبال می نماید و حزن و اندوه چنان بر آنان مستولی می شود که در روز آخر هیاتهای عزاداری به راه انداخته و عزاداری می کنند."
او همچنین در فصلی مستقل و به طور مفصل درباره "نجف اشرف" در همان کتاب می گوید: "و درمسافتی نه چندان طولانی از این بقعه، فرزندش حسین(ع) در طرف بادیه رسید. او اسبش را حرکت و جولان داد تا در سرزمین کربلا فرود آمد و در همان مکان خیمه زد. در حالی که دشمنانش او را احاطه کرده و راههای آب را بر او مسدود کرده بودند. و همیشه تفصیلات این وقایع واضح و آشکار تا به امروز در افکار مردم بوده است.
امکان استفاده و زیارت از این شهرهای مقدس وجود ندارد مگر با اطلاع و آگاهی از این واقعه زیرا واقعه مصیبت بار حسین(ع) بر هر موجودی نفوذ کرده تا به حدی که به ریشه ها رسیده است و این واقعه از جمله قصه های نادری است که انسان با خواندن آن نمی تواند جلوی گریه خود را بگیرد."
* "پرفسور ادوارد براون" مستشرق معروف نیز درباره مصیبت امام حسین(ع) در کربلا می گوید: "یادآوری واقعه کربلا که در آن سبط رسول بعد از تحمل آزار و عطش به شهادت رسید کافی است تا در سردترین و سست ترین افراد اثر گذارد و حتی کسانی را که به امور حماسی و حزن آور اعتنا و توجهی ندارند به خود آورده و روح آنان را به مدارج کمال بالا برد، به حدی که درد و مرگ برای آنان چیزی بی ارزش و سست شود."
او همچنین می گوید: "آیا قلبی پیدا می شود که وقتی درباره کربلا سخنی به گوش او می رسد، مالامال حزن و اندوه نگردد، حتی غیر مسلمانان هم نمی توانند پاکی روحی را که این جنگ اسلامی در برداشت انکار کنند."
* "چارلز دیکنز" نویسنده انگلیسی نیز درباره قیام عاشورا اینگونه می نویسد: "اگر مقصود حسین (ع) جنگ در راه خواسته های دنیوی خود بود، من نمی فهمم چرا خواهران و کودکانش را همراه خود برد، پس عقل چنین حکم می کند که او به خاطر اسلام فداکاری خویش را انجام داد."
* "توماس ماساریک" نیز در مقایسه ای بین امام حسین (ع) و حضرت عیسی(ع) می گوید: "مصایب مسیح نسبت به مصایب حسین (ع) مانند پر کاهی است در برابر کوهی بزرگ."
* "جستیس آ.راسل" شاعر انگلیسی نیز منظره غم انگیز عاشورا را چنین ترسیم می کند: "آنها دهان مبارک امام را باچوبهای خود نواختند.ای پیکری که زیر سم اسبان لگدکوب شدی! تو همان بدنی بودی که بینندگان را مسحور می ساختی.
خونی که از رگهای مبارکت ریخته و خشک شده، معجونی آسمانی است که تاکنون هیچ سم اسبی با چنین رنگ الهی رنگ نشده است.
ای زمین برهنه و بایر کربلا که در روی تو نه علفی است و نه چمنی! برای ابد آهنگ حزن و آه بر تو پوشیده باد چون که در سرزمین تو بدن پاره پاره مقدس پسر فاطمه افتاده است آن که روح خویش را به خداوند تقدیم نمود."
* "نیبلت" نیز در ترسیم شب عاشورا چنین می نویسد: "آن شب، هنگامی که آتش اردوها در اطراف او در بیابان شعله می زد، امام پیروانش را جمع کرد و در یک سخنرانی طولانی فرمود: کسانی که با من بمانند فردا شهید خواهند شد.
سپس عمل بسیار زیبایی انجام داد که نشانه آگاهی کامل او از ضعف بشری و قدرت روح فداکاری وی و علامت قلب رئوف آن بزرگوار بود.
به پیروان خود فرمود: هر کس جرات و قوت ایستادگی و شهادت را در خود نمی بیند در تاریکی به طور ناشناس و بدون خجالت برود.
صبح روز عاشورا که ابرهای ارغوانی در آسمان شرق جمع می شد، ۷۲نفر با ایمان دور امام را گرفتند و همگی آماده مرگ و شهادت بودند."
* "گیبون" مورخ انگلیسی نیز پیرامون واقعه عاشورا می نویسد: "با آن که مدتی از واقعه کربلا گذشته و ما هم با صاحب واقعه هم وطن نیستیم، مع ذلک مشقات و مشکلاتی را که امام حسین (ع) تحمل نمود احساسات سنگدل ترین خواننده را برمی انگیزد، چنان که یک نوع عطوفت و مهربانی نسبت به آن حضرت در خود می یابد."
* "موریس دوکبری" مورخ آمریکایی درباره عزاداری واقعه عاشورا نیز می نویسد: "اگر تاریخ نویسان ما حقیقت روز عاشورا را درک می کردند، این عزاداری را غیر عادی نمی پنداشتند.
پیروان حسین (ع) به واسطه عزاداری برای امام خود می دانند که نباید زیر بار ذلت، پستی و سلطه استعمار بروند، زیرا شعار امام و پیشوای آنان تن ندادن به ظلم و ستم بود.
حسین (ع) در راه شرف، ناموس، مردم، بزرگی مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت. پس بیایید ما هم شیوه او را سرمشق خود قرار داده و از ظلم یزید و یزیدیان و بیگانگان خلاصی یابیم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم. و این است خلاصه تعالیم اسلام.
ملتی که از گهواره تا گور تعالیمش این چنین است پیداست که دارای چه مقام و مرتبه ای خواهد بود. چنین ملتی دارای هر گونه شرف و افتخار است، چون همه افراد آن سرباز حقیقت و عزت و شرف است."
* "بولس سلامه" شاعر مسیحی نیز می گوید: "شبهایی که بیدار بودم و با درد و رنج می گذراندم و افکار و تخیلاتم مرا به یاد گذشتگان می کشاند و در تاریخ گذشته دو شهید بزرگ امام علی (ع) و سپس امام حسین (ع) سیر می کردم، یک بار برای مدتی طولانی به جهت علاقه ای که به آن دو بزرگوار داشتم گریستم و سپس شعر علی و حسین را سرودم."
* "گابریل دانکیری" نیز درباره وحشی گری سپاه یزید می گوید: "سربازان یزید در آن روز "عاشورا" چنان وحشی گری از خود نشان دادند که تا آن روز کسی نظیر آن را به خاطر نداشت.
آنها حتی به کودکان شیرخوار و خردسال هم رحم نکردند و سر خونین حسین(ع) را به دمشق بردند و یزید پنداشت که دیگر با این پیروزی خواهد توانست از دنیا لذت ببرد. اما خاطره آن هر سال و تا به امروز، در میان سیل اشک و نوحه خوانی ها و مرثیه ها تجدید می گردد."
* "جرج جرداق" نویسنده و محقق مسیحی می نویسد: "یزید وارث همه بدیهای اسلاف خود بود و از آنها نیز فزون داشت. از هر نوع شرارت و فساد و اعمال شیطانی که دیگر مردان بدکار و بی آبرو داشتند، یزید بهره مند بود... کسی از اخلاق انسانی بی بهره تر از یزید نبود... و در مقابل، هیچ کس در خلق انسانی کاملتر از حسین بن علی (ع) نبود، که در آن واقعه شهید شد.
در یزید همه صفات زشت و ننگین و ریاست طلبی و سودجویی و خونریزی و بی ارادگی وجود داشت. و در طرف مقابل یعنی فرزندان علی (ع) همه صفات عالی و ستوده انسانی، از قبیل خلق کریم و شجاعت و آزادگی و شهادت، به کمال معنا وجود داشت."
* "دکتر ژوزف" مورخ فرانسوی نیز چنین می گوید: "شیعیان در ایام عزاداری به ذکر مصیبت و گوش فرا دادن به مصایب حسین (ع) می پردازند، و می کوشند که فضایل خاندان نبوت و رنجهای آنان را به نیکوترین وجهی بیان کنند."
* "کلودین رولو" مفسر روزنامه لوموند، درباره امام حسین (ع) و واقعه عاشورا می نویسد: "شیعیان هر سال در ماه محرم به تذکر واقعه کربلا و مصیبت امام حسین (ع) که نمادی از دلیری، عدالت علیه تجسم پلیدی و نیروی شقاوت است، می پردازند و ستمکاران عصر را به یزید و اشقیا تشبیه می کنند."
* "مهاتما گاندی"، معمار استقلال هند و رهبر ملی مردم این کشور برای آزادی هندوستان از سلطه انگلستان نیز پیرامون امام حسین (ع) و واقعه کربلا می گوید: "من برای مردم هند چیز تازه ای نیاوردم، فقط نتیجه ای را که از مطالب و تحقیقاتم درباره تاریخ زندگی قهرمان کربلا به دست آورده ام، ارمغان ملت هند کردم.
اگر بخواهیم هند را نجات دهیم واجب است همان راهی را بپیماییم که حسین بن علی پیمود."
* "ساور جینی ناید" شاعر هندی، عزاداری عزاداران حسینی را در هر سال موجب زنده نگه داشتن واقعه جانسوز کربلا می داند و قیام حسینی را استوار نمودن دین بزرگ حضرت محمد (ص) ذکر می کند که امام حسین(ع) عشق نهایی خود به خدا را با شهادتش ثابت کرد.
او می گوید: "شب شهادت حسین (ع) مریدانش با پیراهنهای سیاه و پای برهنه با چشمان اشک بار به یاد واقعه جانسوز دور هم جمع شده با بیان اتفاقات آن واقعه سراپا می گویند: حسین...
"ای حسین! چرا هزاران هزار دوست تو این طور اشک می ریزند؟ای مقدس عالی مقام! آیا اینها برای فداکاری بی نظیر تو نیست؟ زیرا پرچم دین بزرگ پیامبر (محمد (ص) را برافراشتی و در مقابل شگفتی جهانیان عشق عجیب خود را به خدا ثابت کردی."
* "ایرونیک" مورخ آمریکایی می گوید: "کشته شدن حسین (ع) سرگذشتی است که به علت ناگواری و هولناکی آن واقعه، دوست ندارم سخن را در موردش طولانی کنم زیرا در اسلام کاری زشت تر از آن به وقوع نپیوسته است.
اگر چه کشته شدن امیرمومنان (ع) مصیبت بسیار بزرگی به شمار می آمد، لیکن سرگذشت حسین (ع) کشتار فجیع و مثله کردن و اسارت را دربرداشت که از شنیدن آن بدن انسان به لرزه می افتد زیرا که از مشهورترین مصیبت هاست."
* "ماربین" محقق آلمانی می گوید: "حسین تنها کسی است که در ۱۴قرن پیش در برابر حکومت جور و ظلم قد علم کرد.او اول شخص سیاستمداری بود که تا به امروز احدی چنین سیاست موثری را اختیار ننموده است. حسین (ع) شعار همیشگی را سر می داد که من در راه حق و حقیقت کشته می شوم ولی دست به ناحق نمی دهم...
"حسین (ع) دید حرکات بنی امیه که سلطنت مطلقه داشتند و دستورات اسلام را پایمال می کردند نزدیک است پایه های استوار و مستحکم اسلام را در هم بریزد و اگر بیش از این مسامحه کند، نام و نشانی از اسلام و مسلمین باقی نخواهد ماند، لذا تصمیم گرفت تا در برابر حکومت ظلم و جور بایستد..." ماربین می افزاید: حسین (ع) با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خود، درس فداکاری و جانبازی به جهانیان آموخت و نام اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلندآوازه ساخت. اگرچنین حادثه جانگدازی پدید نیامده بود ، قطعا اسلام و اسلامیان محو و نابود می گردیدند."
* "جرجی زیدان" نیز درباره امام حسین(ع) می نویسد: "منظره سر بریده حسین (ع) همه را متاثر و محزون ساخت... وقتی چشمان یزید به سر بریده افتاد، سر تا پا بلرزید و دانست چه عمل فجیعی مرتکب شده است."
* "نیکلسون" نیز پیرامون واقعه کربلا چنین می نویسد: "حادثه کربلا مایه پشیمانی و تاسف امویان شد، زیرا این واقعه شیعیان را متحد کرد و برای انتقام خون حسین (ع) هم صدا شدند."
|
نقل از سایت موسسه تحقیقاتی ولی عصر(عج)