آموزش حرکات و زدن مهره ها از همان درس اول در بازی های دو جانبه تمرين می شود و درس به درس تا به آخر که مات کردن حريف است ادامه می يابد.
اين شيوه تدريجی شرکت در بازی ها از ساده تا پيچيده بر اشتياق و علاقه کودکان ۴ تا ۷ سال در يادگيری بازی ها می افزايد. باور ما آموختن در هنگام بازی و بازی در هنگام آموزش است.
بازی شطرنج نمايش روند تفکر است. رويارويی انديشه و اراده هاست. در اين بازی جريان تفکر را می توان احساس کرد و ديد. آگاهی بر فرآيند تفکر برای ما که پيگير تربيت منطقی انديشه فرزندانمان هستيم بسيار دلکش و دارای نهايت اهميت است.
شناخت روند تفکر و بررسی آن در بازی شطرنج رابطه علم و عمل را ويرايش می کند. آيا بازيکن بازی را به دانش خود پيوند می زند؟ آيا فهم حرکات را دارد؟ دشواری اصلی کجاست؟ عدم دقت و تمرکز، ناتوانی در يادگيری، عدم خلاقيت و ضعف در قدرت محاسبه و يا علل ديگر مانع رشد تفکر و تحکيم آن است.
به عبارتی ساده شطرنج نظام ذهنی بازيکنان را در معرض يک «کالبد شکافی» دقيق برای آموزش انديشيدن قرار می دهد. همين بررسی و پژوهش تفکر، پروسه ای است که فوائد شطرنج را تجربه مند می سازد:
۱٫ تقويت روند تفکر
۲٫ تربيت منطقی انديشه
۳٫ توانايی استدلال
۴٫ رشد تفکر ديداری
۵٫ قدرت محاسبه
۶٫ قدرت پيش بينی
۷٫ تقويت تمرکز
۸٫ تفکر همه جانبه
۹٫ توانايي قضاوت
۱۰٫ قدرت تخيل
۱۱٫ قدرت قياس
۱۲٫ خلاقيت
۱۳٫ قدرت تجزيه و تحليل
۱۴٫ استفاده بهينه از زمان
۱۵٫ روحيه پيگيری در حل مسائل
۱۶٫ پايداری و مقاومت
۱۷٫ اعتماد به نفس
۱۸٫ تعادل روحی و اخلاقی در دشواری و سختی ها
درس های شطرنج کامل تر از هر درس ديگری به طور عملی و کاربردی عادت به درست انديشيدن را می آموزد و از آن مهمتر انگيزه و رغبت انديشيدن را در فراگيران برمی انگيزد.
شطرنج ورزش مغز است. سلول های مغز را ماساژ می دهد و به ذهن تحرک و جنبش می دهد، فعال و زنده بودن ذهن توان درک مسائل را بالا می برد و اشتهای حل مسئله و رسيدن به جواب را تحريک می کند.
تاکنون هيچ وسيله آموزشی در جهان ديده نشده که همانند شطرنج بتواند به درجه دقت و معرفت در داوری و شناخت بيافزايد.
دو اشاره :
برای يادگيری مطالب اين کتاب نيازی به مربی حرفه ای و اطلاعات قبلی نيست. احتياجی به صفحه و مهره هم نيست. خودآموزی است جامع که به خودی خود راهنمای مفيدی برای شطرنج آموزان است. مربيان گرانقدری که با خردسالان سر و کار دارند اجازه دهند اين نونهالان با مشاهده خود به مفاهيم برسند. امکان دهند هرچه بيشتر خودشان نکات درسی را دريابند. شما با اشاره های خود فقط راهنمايي کنيد ولی دروس را به «زور» به آنها ياد ندهيد. ياد نمی گيرند! در اين خصوص اشاره به دو نکته را ضروری می شمارم.
نکته اول :
آموختن تعبير آموزش در عمل است. آلمانی ها در مثلی مـی گويند: هـرجا تنها يـک نفـر حـرف می زند و ديگران گوش می دهنـد به دو دليل آنجا «کلاس درس» نيـست : -۱ تنها يـک نفـر حرف می زند و -۲ ديگران گوش می دهند.
پروفسور پال هالموس رياضی دان بزرگ مجاری بر اين باورست که: «بهترين راه آموختن عمل است و بدترين راه آموزش صحبت کردن»۱
آموختن نوعی فعاليت عملی است. مانند شنا کردن و يا نواختن پيانو. می توان آموخت به نحوی که از سرمشق خوبی تقليد شود و مرتب تمرين کرد.
تصور نکنيد که آموختن از طريق انتقال چيزی از يک ذهن به ذهن ديگری صورت می پذيرد. بين ذهن معلم و ذهن شاگرد شکاف عميقی به نام فعاليت وجود دارد. هيچ کس با گفتار آن مربی که می گويد دست و پای خود را کجا و چگونه قرار دهيد شنا کردن را نياموخته است. برای يادگيری شنا بايد وارد آب شد.
هيچ انديشه و نظريه ای نمی تواند به اندازه تجربه شخصی خودتان شما را ياری دهد. فعاليت عملی، معيار ياد گرفتن است. شما آنچه را که انجام می دهيد ياد گرفته ايد و نه آنچه را می دانيد. برخی فلاسفه معتقدند که : اگر به يادگيری به عنوان يک فرآيند ذهنی فکر کنيد از يادگيری فعال باز می مانيد مشاهده کنيد، تجربه کنيد، ياد می گيريد.
جورج پوليا رياضی دان بزرگی که کتابهايش مرجع هر معلم و مربی آموزشی است می گويد : «بهترين روش ياد گرفتن يک مطلب آن است که خودتان آن را ياد بگيريد».
شگفت انگيز است! يادگيری بدون مربی و معلم بيشتر به يک آرزوی بزرگ شباهت دارد تا فعاليتی ثمربخش. اما پوليا ادامه می دهد که : «آرزوهای بزرگی وجود دارند که به صورت آرزو باقی می مانند. اين آرمان های دست نيافتنی خيلی هم بی فايده نبودند. تاکنون کسی به ستاره قطبی دست نيافته است ولی بسياری از مردم با نگاه کردن به آن توانسته اند مسير درست حرکت خود را پيدا کنند، همان گام های کوچکی که به سمت آرزوهای دست نيافتنی برمی داريد می تواند استعداد و توانايي شما را در حل مسائل افزايش و تکامل دهد» ۲
بنابراين آن کوششی ثمربخش است که هرچه بيشتر به سوی آن «آرزوی بزرگ» حرکت کند. دانش آموز بايد تلاش کند تا بيشترين قسمت ممکن هر مسئله را خودش مستقلاً ياد بگيرد.
نکته دوم :
در اصل «آموزش شطرنج با تصوير» گزيده است از دو جلد کتاب Teaching chess step by step. اين ترجمه نه آزاد است و نه واژه به واژه و مقيّد. روايت ابتکاری نگارنده است که دريافت آسان تر و زودتر مطالب را سبب می شود به گونه ای که متن اصلی مانند يک ميدان مغناطيسی آن را در حوزه خود قرار می دهد. دروس در قالب نوينی در سه بخش متمايز و مرتبط نکات درسی، کار در کلاس و فعاليت عرضه می شود تا بر سه رکن مهم آموزش هر درس بيشتر تأکيد و توجه گردد.
ارتباط اين تقسيم بندی بر مشاهده استوار است و هدف اصلی کتاب اين است که فراگيران بتوانند خوب ببينند. مشاهده منجر به فهم نکات درسی می شود به شرطی که هدف معينی آن را هدايت کند. کافی نيست که نوآموزان را به خوب فکر کردن تشويق کنيد. آنان هنوز مشاهده کردن را بلد نيستند. مشاهده تکيه گاهی است برای تعميم و حدس. درس ها با تصاوير واضح در برابر چشمان شطرنج آموزان است و پس از آن به هيچ چيز بيشتری جز مشاهده نيازی نيست!
بخش اول : نکات درسی
درس ها با تصاوير مختلف و بيان ساده است. تصاوير را خوب نگاه کنيد. شطرنج يعنی توانايي مشاهده. مطالب را به دقت بخوانيد تطبيق
خواندنی ها با تصاوير به معنای فهميدن دروس
می باشد.
بخش دوم : کار در کلاس
بعد از هر درس مسئله هايي به دانش آموزان داده می شود تا با دروس آشنايي بيشتری پيدا کنند. هنگام انجام دادن اين تمرين ها در کلاس مواردی را که ياد نگرفته ايد معلوم می شود و می توانيد آنها را بپرسيد. پرسيدن کليد دانش است!
بخش سوم : فعاليت
هدف از انجام دادن فعاليت ها اين است که مفاهيم موردنظر به کار برده شوند و درک شوند. آنها را در بازی کشف کنيد و مهارت پيدا کنيد. مهارت در هر درس مهمتر از دانش آن درس است و نتيجه کار و تمرين منظم است. درسی که در آن مهارت نداريد بی فايده است و کاربردی ندارد.
– از متن سخنرانی پروفسور پال هالموس در گردهمايي رياضی دانان امريکا در
شهر سانفرانسيسکو – ژانويه ۱۹۷۴
– خلاقيت رياضی نوشته جورج پوليا ترجمه پرويز شهرياری