شهادت علی ابن ابیطالب (ع) بر عموم شیعیان تسلیت باد
کاش در تقدیر ما باشد همه شب های قدر
کاش حول حالنایی تر شود احوال ما
این سحرها در زلال ربنا گم می شویم
این سحرها آسمان گم می شود در بال ما
وصیت های امیرالمومنین علی علیه السلام
این وصیت، گرچه خطاب به حسنین - علیهما السلام - است ولى در حقیقتبراى تمام بشر تا پایان عالم است. این وصیت را عدهاى از محدثان ومورخانى که قبل از مرحوم سید رضى وبعد از او مىزیستهاند با ذکر سند نقل کردهاند.(1) البته اصل وصیتبیشتر از آن است که مرحوم سید رضى در نهج البلاغه آورده است. اینک قسمتى از آن را مىآوریم:
اوصیکما بتقوى الله و ان لا تبغیا الدنیا و ان بغتکما و لا تاسفا على شیء منها زوی عنکما و قولا بالحق و اعملا للاجر و کونا للظالم خصما وللمظلوم عونا.
شما را به تقوى وترس از خدا سفارش مىکنم واینکه در پى دنیا نباشید، گرچه دنیا به سراغ شما آید وبر آنچه از دنیا از دست مىدهید تاسف مخورید. سخن حق را بگویید وبراى اجر وپاداش (الهى) کار کنید ودشمن ظالم ویاور مظلوم باشید.
اوصیکما وجمیع ولدی واهلی و من بلغه کتابی بتقوى الله و نظم امرکم وصلاحذات بینکم، فانی سمعت جدکم صلى الله علیه و آله و سلم یقول:«صلاح ذات البین افضل من عامة الصلاة والصیام».
من، شما وتمام فرزندان وخاندانم وکسانى را که این وصیتنامهام به آنان مىرسد به تقوى وترس از خداوند ونظم امور خود واصلاح ذات البین سفارش مىکنم، زیرا که من ازجد شما صلى الله علیه و آله و سلم شنیدم که مىفرمود:اصلاح میان مردم از یک سال نماز وروزه برتر است.
الله الله فی الایتام فلا تغبوا افواههم ولا یضیعوا بحضرتکم.والله الله فی جیرانکم فانهم وصیة نبیکم.ما زال یوصی بهم حتى ظننا انه سیورثهم.
خدا را خدا را در مورد یتیمان; نکند که گاهى سیر وگاهى گرسنه بمانند; نکند که در حضور شما، در اثر عدم رسیدگى از بین بروند.
خدا را خدا را که در مورد همسایگان خود خوشرفتارى کنید، چرا که آنان مورد توصیه وسفارش پیامبر شما هستند. وى همواره نسبتبه همسایگان سفارش مىفرمود تا آنجا که ما گمان بردیم به زودى سهمیهاى از ارث برایشان قرار خواهد داد.
والله الله فی القرآن لا یسبقکم بالعمل به غیرکم.و الله الله فی الصلاة فانها عمود دینکم.و الله الله فی بیت ربکم لا تخلوه ما بقیتم فانه ان ترک لم تناظروا.
خدا را خدا را در توجه به قرآن; نکند که دیگران در عمل به آن از شما پیشى گیرند. خدا را خدا را در مورد نماز، که ستون دین شماست. خدا را خدا را در مورد خانه پروردگارتان; تا آن هنگام که زنده هستید آن را خالى نگذارید، که اگر خالى گذارده شود مهلت داده نمىشوید وبلاى الهى شما را فرا مىگیرد.
والله الله فی الجهاد باموالکم وانفسکم و السنتکم فی سبیل الله. وعلیکم بالتواصل والتباذل وایاکم والتدابر و التقاطع. لا تترکوا الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فیولى علیکم شرارکم ثم تدعون فلا یستجاب لکم.
خدا را خدا را در مورد جهاد با اموال وجانها وزبانهاى خویش در راه خدا. وبر شما لازم است که پیوندهاى دوستى ومحبت را محکم کنید وبذل وبخشش را فراموش نکنید واز پشت کردن به هم وقطع رابطه برحذر باشید. امر به معروف ونهى از منکر را ترک مکنید که اشرار بر شما مسلط مىشوند وسپس هرچه دعا کنید مستجاب نمىگردد.
سپس فرمود:
اى نوادگان عبد المطلب، نکند که شما بعد از شهادت من دستخود را از آستین بیرون آورید ودر خون مسلمانان فرو برید وبگویید امیرمؤمنان کشته شد واین بهانهاى براى خونریزى شود.
...الا لا تقتلن بی الا قاتلی. انظروا اذا انا مت من ضربته هذه فاضربوه ضربة بضربة، و لا تمثلوا بالرجل، فانی سمعت رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم یقول:«ایاکم و المثلة و لو بالکلب العقور».(2)
آگاه باشید که به قصاص خون من تنها قاتلم را باید بکشید. بنگرید که هرگاه من از این ضربت جهان را بدرود گفتم او را تنها یک ضربتبزنید تا ضربتى در برابر ضربتى باشد. و زنهار که او را مثله نکنید(گوش وبینى واعضاى او را نبرید)، که من از رسول خدا شنیدم که مىفرمود:«از مثله کردن بپرهیزید، گرچه نسبتبه سگ گزنده باشد».
منبع: کتاب فروغ ولایت ص778 آیت الله شیخ جعفر سبحانى
آخرین وصایاى امام على (علیه السلام)
قاضى محمد بن سلامه معروف به قضاعى متوفاى 405 هجرى در مجموعهاى از سخنان على که آن را دستور معالم الحکم نامیده،این وصیت را از امام آورده است.چون پسر ملجم او را ضربت زد، امام حسن گریان بر او درآمد.پرسید:
-«پسرم چرا گریه میکنى؟»
-«چرا نگریم که تو در نخستین روز آن جهان و آخرین روز این جهانى.»
-«پسرم!چهار چیز را که به تو میگویم به خاطر بسپار و به کار دار،و چهار چیز را که اگر بدان کار نکنى اندک زیانى به تو نمیرساند.»
-«پدر آن چهار چیز که باید به کار دارم چیست؟»
-«خرد برترین توانگرى است و بدترین تهیدستى نادانى است و خودبینى وحشتناکترین وحشت و خوشخوئى گرامىترین حسب.»
-«این چهار خصلت،آن چهار دیگر را هم بگو»-«از دوستى احمق بپرهیز که او خواهد تو را سود رساند لیکن به زیانت کشاند.از دوستى با دروغگو که دور را به تو نزدیک و نزدیک را دور نماید.و از دوستى بخیل که چیزى را که بدان سخت نیازمندى از تو دریغ میدارد.و دوستى تبهکار که تو را به هنگام سود خود میفروشد.»(3)
و هم این وصیت را در مجموعه خود آورده است:
چون امیر مؤمنان ضربتخورد کسان او و گروهى از یاران خاص او گرد وى فراهم آمدند.امام فرمود:
«سپاس خداى را که اجلها را مدت نهاده است و روزى بندگان را مقدر داشته،و براى هر چیز حدى گذارده و در کتاب خود از چیزى کوتاهى نفرموده.که گوید:
هر جا باشید مرگ شما را درمىیابد هر چند در برجهاى استوار برافراشته باشید.(4)
و خداى عز و جل گفت:
اگر در خانههاى خود مانید،آنان که سرنوشتشان کشته شدن استبه کشتنگاه خود مىروند.(5)
و پیمبر خود را گفت:
به معروف امر کن و از منکر بازدار و بدانچه به تو مىرسد شکیبا باش که این از کارهاست که در آن عزم راسخ بایسته است.(6)
حبیب خدا و بهترین آفریده او که راستگو است و راستگویى او گواهى شده است مرا از این روز خبر داد،و سفارش کرد و گفت على چگونهاى اگر میان مردمى بمانى که در آنان خیر نیست. مىخوانى و پاسخت نمیدهند،اندرز میدهى،یاریت نمیکنند.یارانت از تو به یکسو مىشوند و خیرخواهانتخود را ناشناس مىنمایانند و آن که با تو میمانداز دشمنتبر تو سختتر است.چون از آنان خواهى(به یاریت)برخیزند روى بر میگردانند و اگر پاى بفشارى،گریزان پشت میکنند. چون تو را ببینند که فرمان خدا را بر پا میدارى و آنانرا از دنیا باز میگردانى آرزوى مردنت را میکنند.از آنان کسى است که آنچه را در آن طمع بسته بود از او بریدهاى،و او خشم خود را مىخورد و کسى که خویشان او را کشتهاى و او کینهخواه تو است و مرگ تو را انتظار مىبرد،و بلاها که روزگار بر سرت آورد.سینه همهشان پر کینه است و آتش خشمشان افروخته.و پیوسته میان آنان چنین به سر خواهى برد تا تو را بکشند یا گزندى به تو رسانند و بدان نامها که مرا نامیدند بنامند،و گویند کاهن است و گویند جادوگر است و گویند دروغگو است و دروغ بندنده[افترا زننده].پس شکیبا باش که تو باید به من اقتدا کنى و خدا چنین فرموده است که گوید:
همانا رسول خدا براى شما سرمشق خوبى است.(7)
على!خداى عز و جل مرا فرموده است تو را نزدیک خویش آرم و دور نگردانم.تو را بیاموزم و وانگذارم و با تو بپیوندم و بر تو ستم نرانم.
این وصیت رسول خداست و عهد اوستبا من،پس من،اى گروهى که به فرمان خدا برپائید و دین او را پاسدارى مىنمائید و در گرفتن حق یتیمان و درویشان پابرجایید،شما را پس از خود به تقوى وصیت میکنم و از فریفته شدن به زر و زیور آن مىپرهیزانم که دنیا کالاى فریب است.
از راه دلبستگان به دنیا به یکسو شوید،آنان که غفلتبر دلهاشان پرده افکنده است تا آنکه آنرا که گمان نمىبردند(عذاب الهى)به سویشان آمد،حالى که آگاه نبودند گرفتار شدند.
بیش از شما مردمى بودند که پیمبران خویش را پیروى نمودند،اگر پى آنان را گیرید و اقتدا به ایشان کنید گمراه نخواهید شد.همانا پیمبر خدا،کتاب خدا و عترت خویش را میان شما نهاده است.علم آنچه مىکنید و یا از آن مىپرهیزید نزد آنان است.آنان راه پیدا و روشنائى هویدایند، وپایههاى زمین و بر پا دارندگان عدل.از نور آنان روشنى جویند و در پى آنان راه پویند از درختى که رستنگاه آن به بار است و ریشهاش پایدار و شاخهاش رفته به آسمان.و میوه آن خوشگوار رسته در سرزمین حرم و سیراب از آب کرم.پالوده از خس و خاشاک و چیزهاى ناپاک.گزیده از پاکترین زاده مردمان،از بهترین خاندانهاى آدمیان.از آنان مبرید تا از هم نبرید و از آنان به یکسو مشوید تا پراکنده نشوید.
با آنان باشید تا راه را بیابید و رستگار شوید.و پاس جانشینى رسول خدا را هر چه نیکوتر درباره آنان رعایت کنید.چرا که او فرمود:«کتاب خدا و اهل بیت از هم جدا نشوند تا بر من در حوض(کوثر)درآیند.»
شما را به خدایى مىسپارم که امانتهاى خود را ضایع نخواهد کرد.خدا شما را بدانچه در آرزوى آنید برساند و از آنچه از آن بیم دارید نگه دارد به دوستان و جانشینان من سلام برسانید.
خدا شما را نگهدارد و حرمت پیمبرتان را در میان شما حفظ فرماید.و السلام.»(8)
منبع: کتاب على از زبان على یا زندگانى امیرالمومنین(ع) صفحه 168 دکتر سید جعفر شهیدى
پىنوشتها
1- ابو حاتم سجستانى، المعمرون والوصایا، ص149; تاریخ طبرى، ج6، ص 85; تحف العقول، ص197; من لا یحضره الفقیه، ج4، ص 141; کافى، ج7، ص 51; در مروج الذهب، (ج2، ص 425) قسمتى از آن نقل شده است; مقاتل الطالبیین، ص 38.
2- نهج البلاغه، نامه شماره47.
3- طبقات ج 3 - ص 90-89.
4- نساء،78.
5- آل عمران،154.
6- القمان،17.
7- احزاب،21.
8- همان کتاب،ص 89-85.