در میان حوادثی که در طول تاریخ بشر رخ داده است، هیچ کدام به برجستگی و پویایی «حرکت بنیانی» عاشورا نیست؛ نهضتی که در منطقهای محدود، زمانی کوتاه وکاروانی کوچک به وقوع پیوست، اما توانست الگویی عملی برای آزادمردان و عدالت خواهان جهان ارائه کند. و پیروزمندانه بر تارکِ تاریخ جاودان بماند. به حق باید این واقعه را به دید معجزه نگریست و به عنوان راهکاری موثر برای مبارزه علیه ظلم و ستم از آن بهره گرفت. این حقیقت تا آنجا پیش میرود که مهاتما گاندی، مصلح مبارز هندی، نیز به مقتدای آزادیخواه ما اقتدا میکند و میگوید: «من چیز تازهای برای مردم هند نیاوردهام. آنچه انجام دادم، محصولی است از مطالعات و تحقیقات که دربارهی تاریخ زندگی قهرمان کربلا انجام دادم. اگر ما بخواهیم هند را از چنگال استعمار نجات دهیم، لازم است همان راهی را بپیماییم که حسین بن علی پیمود.»
عاشورا بسان آیینهای است که آیات قرآن به روشنی در آن منعکس میشود و امام حسین علیهالسلام و یاران وفادارش تجسم عینی آن دسته از آیاتند که سیمای حق جویان، عدالت خواهان و خداباوران را به تصویر میکشد.
آزاد مردان و سبک روحان همواره به لقای خدا میاندیشند و برای پرواز روحشان از قفس تن لحظه شماری میکنند این حالت در میان کاروان کربلا موج میزد و قافله سالارشان هنگامی که میخواست با کعبه وداع کند، حال و هوای خود را چنین بیان کرد.
«خط الموت علی ولد آدم مخط القلاده علی جید الفتاده و ما اولهنی الی اسلافی اشتیاق یعقوب الی یوسف27؛ مرگ چون گردنبندِ جوانان، به گردن فرزند آدم افتاده است و چقدر مشتاقم برای پیوستن به گذشتگانم مانند اشتیاق یعقوب به یوسف.»
امام حسین علیهالسلام :
«الناس عبیدالدنیا والدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرّت معایشهم فاذا محصوا بالبلاء قلّ الدیانون؛ مردم بندگان دنیایند و دین لقلقهی زبانشان است. تا هنگامی که معیشتشان فراهم باشد، گرد دین میچرخند. اما آن گاه که کورهی آزمایش به میان آید، دینداران کم هستند.»
در شب عاشورا نیز قاسم ابن الحسن علیهالسلام که به لقای الهی میاندیشد، در جواب امام و مقتدایش که پرسید مرگ نزد تو چگونه است، میگوید: «احلی من العسل»28. هر یک از دیگر یاران عاشورایی سید شهیدان نیز برای آغوش کشیدن عروس شهادت تا صبح بر سجاده سبز عبودیت دست دعا به آسمان میبرند و آنقدر ثابت قدم و آماده میمانند که وقتی زینب کبری علیهاالسلام از امام روحیهی یارانش را میپرسد، حضرت در جواب میفرماید:
«واللّه لقد بلوتهم فما وجدت فیهم الا الاشوس الاقعس یستانسون بالمنیه دونی استیناس الطفل الی محالب امه29؛ به خدا قسم آنان را آزمودهام و آنان را جز مطمئن و ثابت قدم نیافتم. انس آنان به مرگ مانند علاقهی کودکان به سینهی مادر است.»
* * *
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود درین خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
«الذین ان مکنّاهم فی الارض اقاموا الصلاه»36؛ همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز را برپا میدارند.
نماز ستون خیمهی دین و پرچم خداجویان است و برترین و شیرینترین لحظه برای بندگان مومن است که در کربلا به زیباترین صورت تجسم یافت. در شب به یادماندنی عاشورا هم خیمهگاه امام حسین علیهالسلام صحنهی عبادت و بندگی بود و همه یاران، در هر نقطهای گویا مسجدی بنا کرده و به نماز و راز و نیاز مشغول بودند.
«لهم دوی کدوی النحل بین قائم و راکع و ساجد37؛ زمزمه آنان چون صدای زنبوران عسل بود، در حال نماز و رکوع و سجده بودند.»
اما زیباترین صحنهی اقامهی نماز را باید در عاشورا و گرما گرم جهاد و مبارزه دید. آن هنگام که ابوثمامه به امام علیهالسلام عرض کرد: دوست دارم نمازی را که وقتش نزدیک است، بخوانم سپس به لقاء پروردگار برسم. امام سر به سوی آسمان برافراشت و فرمود:
«ذکرت الصلاه جعلک اللّه من المصلین الذاکرین! نعم هذا اول وقتها. ثم قال: سلوهم ان یکفوا عنا حتی نصلی38؛ یاد از نماز کردی، خدا تو را از نمازگزاران ذاکر قرار دهد! آری اول وقت نماز است! سپس فرمود از دشمن بخواهید دست نگهدارند تا نماز بخوانیم».
'گزیده ای از سایت مرکز نشر اعتقادات