نقش شطرنج در اجتماع
تهيه و تنظيم: حسينقلي سالور
اشاره:آنچه از نظرتان مي گذرد تا حدودي برگرفته از مطالبي است که توسط يکي از پرکارترين کميته هاي فدراسيون بين المللي شطرنج " کميته شطرنج در مدارس" ، ارائه گرديده است . کميته مزبور طي سالهاي اخير علاوه بر انتشار کتابهاي متعدد و مطالب متنوعي در زمينه آموزش شطرنج و آثار سازنده آن بر زندگي فردي و اجتماعي انسان خصوصاً نسل جوان، سمينار ها و کنفرانس هاي فراواني را در اطراف و اکناف جهان بر پا نموده و براساس تحقيقات و بررسي هاي علمي و عملي نشان داده است که شطرنج تنها يک تفريح و سرگرمي بشمار نمي رود، بلکه ابزار مؤثري است براي رشد توانمندي هاي انسان در فعاليت هاي فردي و اجتماعي آنها.
شطرنج از زمان ابداع آن در قرنهاي گذشته با تعاريف و مفاهيم گوناگوني روبه رو بوده است که بطور خلاصه مي توان به جنبه هاي مختلفي اشاره کرد . از جمله: يک بازي تفريحي، يک ورزش، برخوردار از مضامين علمي با نشانه هاي گويايي از منطق رياضي، سرشار از هنر و بالاخره يک ابزار آموزشي که در جاي خود بحث مفصل و جامعي را مي طلبد و اين مقال را فرصت پرداختن به آن نيست. زيرا بحث ما چيز ديگري را دنبال مي کند.
تمامي کساني که با شطرنج سر و کار دارند و آنهايي که با قهرمانان ، بازيکنان و دوستداران شطرنج در رفت و آمدند به اين حقيقت رسيده اند که فرا گرفتن شطرنج و روي آوردن به آن هموار کننده راه موفقيت و کاميابي در غالب فعاليت هاي روزمره انسان بشمار مي رود. با اندکي دقت نظر در
مي يابيم که هر کدام از سي و دو مهره بي جان شطرنج روي شصت و چهار مربع سياه و سفيد وقتي به حرکت در مي آيند که فرمان حرکت از طرف بازيکن صادر شود. صدور اين فرمان توسط يک شطرنجباز آگاه نيازمند فراهم آوردن مقدماتي است که هر کدام از آنها از اهميت ويژه اي برخوردارند و درصدر همه آنها انديشه و تفکر، يعني عنصر اصلي و لاينفک بازي شطرنج. کافي است سري به سالن مسابقات شطرنج بزنيد . آنجا مشاهده خواهيد کرد که چگونه بازيکني در سکوت کامل چشم به صحنه نبرد دوخته و فارغ از آنچه در اطرافش مي گذرد غرق انديشه است . اين امر تنها اختصاص به سالن مسابقات و نبرد قهرمانان و استادان صاحب نام ندارد . يک بازي دوستانه در محفل خانوادگي و بين دو بازيکن تازه کار هم از اين قاعده مستثني نيست. اگر تا اينجاي کار را قبول داريد با ما همراه باشيد تا دريابيم که اين انديشه و تفکر در حول و حوش چه مسائلي دور مي زند
بررسي و ارزيابي وضع موجود، جستجوي نقاط ضعف و قدرت ، مشخص کردن هدف ، طرح ريزي و يافتن بهترين طرح براي رسيدن به هدف از پيش تعيين شده و بالاخره چگونگي اجراي طرح مورد نظر و در کنار آنها پي بردن به هدف و طرح رقيب و جستجوي راه مقابله با آن .
کداميک از آنچه مورد اشاره قرار گرفت در زندگي روزمره ما مصداق ندارد. مهم نيست که شما چه حرفه اي داريد دانش آموز يا آموزگار ، دانشجو يا استاد ، فروشنده يا خريدار، کارگر يا کارفرما، کارمندي ساده يا عالي رتبه ، وکيل يا وزير و يا ... بطور کلي هر انساني که در اين دنياي خاکي طي طريق مي کند همواره با اينگونه مسائل روبه روست. بدون ترديد موفقيت از آن کسي است که تفکر و انديشه پيشه کنند، هدف داشته باشد، طرح ريزي بداند. توانائيهاي خود را بسنجد و بهترين راه رسيدن به هدف را دريابد. ترديد نکنيد شطرنجبازي که در جريان بازي با اين مضامين انس مي گيرد و به آنها دل مي بندد در زندگي فردي و اجتماعي خود از آنها غافل نخواهد بود.
نگاهي به آنچه از نظرتان گذشت شايد اين امر را تداعي کند که دلبستگي و عشق و علاقه نگارنده به شطرنج موجب شده تا راه اغراق طي کرده باشد. به همين سبب براي رفع هر گونه شک و ترديدي لازم است اشاره اي شود به نتيجه تحقيقات و پژوهش هاي محققين و متفکراني صاحب نام درباره شطرنج طي صد ساله اخير.
در اواخر قرن نوزدهم بي نت "Binet" فرانسوي، يکي از بائيان علم روانشناسي خاطرنشان کرده است که ارتباط قابل توجهي است بين پرداختن به شطرنج با نيروي تخيل و تصور ،حافطه، بينش و تفکر . بعدها در سال 1925 محققين شوروي ژاکون "Djakon" ، رود يک " Rudic" و پطروسکي "Petrouski" گزارش کرده اند که نفوذ و اشاعه شطرنج در هر عرصه اي با تفکر منطقي، تمرکز و نيروي حافظه در ارتباط است. نزديک به پنجاه سال بعد در سال 1974 فرانک " Frank" استدلال کرد که فرا گرفتن ، تمرين و بازي شطرنج با مهارتهايي که پايه و اساس پيشرفت فرد در اجتماع است ارتباط مستقيم داشته و در موفقيت هاي آکادميک انسان نقش اساسي دارد. سال 1988 دکتر فرگوسن "Ferguson" روانشناس برجسته امريکايي، گسترش و تکامل تفکر منطقي و حافظه و هوش را در ارتباط تنگاتنگ با شطرنج قلمداد مي کند. و بالاخره در سال 1992 دانشمندان نامداري چون لانگن " Langen" و گادريو "Gadreau" هر کدام بطور جداگانه اعلام داشتند که پيشرفت همه جانبه از درک کلي و قابليت بيش از اندازه حل کردن مسائل رياضي يکي از نتايج فرا گرفتن شطرنج توسط عموم مردم خصوصاً شاگردان مدارس مي باشد.
گر چه تمام اين نظريات نتيجه پژوهش هاي علمي و تجربي مي باشد ولي اشاره به يک بررسي وتحقيق کاملاً عملي را بي مناسبت نمي دانم.
اواسط قرن بيستم مسئولين آموزش و پرورش شوروي دست به اقدام جالب توجهي زدند . بدين صورت که حدود پنجاه دانش آموز کاملاً همسان از نظر ميزان تحصيلات، سن، هوش، درجه تعليم پذيري و ... را به دو گروه تقسيم نمودند و آنها را در شرايطي کاملاً يکنواخت تحت آموزش استاداني قرار دادند که مطالب مشابهي را براي آنها تدريس مي نمودند. تنها اختلاف دو گروه در اين بود که براي يک گروه علاوه بر مطالب مشترک به آموزش شطرنج هم پرداخته مي شد در حاليکه در گروه ديگر نامي از شطرنج برده نمي شد. آنگاه پس از يک دوره آموزش معين، نتيجه آزموني که انجام شد دلالت بر اين داشت که گروه تحت آموزش شطرنج به نحو چشمگيري در تمامي دروس ، خصوصاً رياضيات ، حساب و فيزيک بر گروه ديگر پيشي گرفته اند و اين در حالي بود که به استثناي آموزش شطرنج هر دو گروه از شرايط يکساني برخوردار بودند. همان استاداني که در گروه اول تدريس مي کردند عهده دار تدريس در گروه دوم بودند. حتي با پرپايي اردوي آموزشي، شرايط زندگي کاملاً مشابهي از نظر تغذيه، استراحت، تفريح و... براي هر دو گروه فراهم شده بود.
با چنين اوصافي بر تمام ارگانها و سازمانها و تشکيلاتي که به پيشرفت افراد اجتماع علاقمندند و کمک به اين امر را يک وظيفه انساني و اخلاقي تلقي مي کنند لازم است که در راه آموزش و گسترش ورزش فکري شطرنج گام بردارند.
نقل از رخ Xرخ