گام اول : جاذبه های نقاشی بهانه ای است تا بچه ها مهره های شطرنج را بشناسند. شناسایی مهره ها با نقاشی ابتکاری نو در این کتاب است (ویژه 4 سال و بیشتر)
|
|
گام دوم : طرز حرکات و مهره گرفتن مهره با تصویر است. کیش و مفاهیم کیش و مات و راههای نوین مات با وزیر و رخ و دو رخ از مباحث این کتاب است (ویژه 5 سال و بیشتر)
|
|
کتاب کار گام دوم (پایه 1) : برای مهارت در مباحث گام دوم حل تمرینات این کتاب ضروری است. شیوه نوین آموزش مات در یک حرکت در این کتاب قابل تأمل و توجه است (ویژه 5 سال و بیشتر)
|
|
گام سوم : چگونگی ثبت حرکات و آموزش بنیادی تاکتیکها و آخر بازی سه قسمت اصلی این کتاب است (ویژه 7 سال و بیشتر)
|
|
درک مسائل بنیادی (پایه 2) : این کتاب مکمل پایه 1 و در سطحی بالاتر تنظیم شده است. سه بخش اصلی آن نقشه راه ، مات در دو حرکت و آخر بازی است. مسائل نقشه راه مسائل نوینی است که کمتر به آن توجه شده و درک مفاهیم استراتژی و تاکتیک را نشان می دهد. مبحث مات در دو حرکت شیوه نوینی برای آموختن مات های دو حرکتی است (ویژه 7 سال و بیشتر)
|
|
مقدمه کتاب پایه 2 – درک مسائل بنیادی
اينک کتاب درک مسائل بنيادی (پایه 2) در اختيار علاقه مندان قرار می گيرد. اين جلد در سطحی بالاتر تنظيم شده و برداشت و تدوينی از پنج کتاب :
1. Learning chess step 2 (By: Rob Brunia, Cor van Wijgerden)
2. Learning chess step 1plus (By: Cor van Wijgerden)
3. Learning chess step 1extra (By: Cor van Wijgerden)
4. Learning chess step 2 plus (By: Cor van Wijgerden)
5. Learning chess step 2 extra (By: Cor van Wijgerden)
است که به تناسب تمرينات هفت بخش دارد. در بخش «مات در دو حرکت» برای آنکه مباحث با نظم و ترتيب فهماتری رده بندی شوند از پنج کتاب :
6. The Manual of Chess Combination (By: Sergey Ivashchenko)
7. u2345 Chess Problems (By: Milan Velimirovic, Marjan Kovacevic)
8. o303 Tricky Check Mate (By: Fred Wilson, Bruce Alberston)
9. Winning Chess Exercises for Kids (By: Jeff Coakley)
10. o202 Checkmate for Children (By: Fred Wilson, Bruce Alberston)
با تغيير در برخی مسائل استفاده شده است. کتاب طبقه بندی معينی از مباحث را بدست می دهد که نمونه ای از کار سيستمی است. برای حل مسائل تدارک قبلی لازم است و کتاب کار گام دوم (پايه 1) را بايد مطالعه و تمرين کرد. روند تکاملی تمرينات به ناچار سطوح بالاتری دارد و ذهن را برای حل دشواری هايي که در بازی پيش می آيد آماده تر می سازد.
در اکثر مسائل توجه بر دو مفهوم اصلی حمله و دفاع متمرکز است و موضوعات متفاوتی برای هرچه شفاف تر کردن آنها مطرح می شود. ادراک حمله در ساختن «مات در يک حرکت» و «پياده رونده» و چگونگی حملات دو حرکتی در مسائل «مات در دو حرکت»، در کنار شيوه های دفاع مؤثر در برابر حملات ماتی و پياده رونده هسته مرکزی تمرينات است.
از جمله مزيت های ارزشمند کتاب حاضر ارائه تصويری روشن از متد آموزشی مسائل «مات در دو حرکت» و شيوه تفکر هدفمند در مسائل «نقشه راه» است. در اين دو بخش به وضوح دو سؤال اساسی هر مسئله شطرنج يعنی: 1- چه بايد کرد (استراتژی) و 2- چگونه بايد حرکت کرد (تاکتيک)، تحليل می شوند و با مسائل قابل طرح نکات ضروری تمرين می شوند. اين دو مبحث را می توان بيشتر بررسی کرد.
مسائل مات در دو حرکت :
ابتد ا بايد روشن کرد که در اين بخش ما با چه نوع مسئله ای روبروئيم و عناصر اساسی آن کدام است.
مسائل از نظر کلی به قول جورج پوليا رياضی دان نامدار بين المللی بر دو نوعند: 1- مسائل مربوط به پيدا کردن و 2- مسائل مربوط به اثبات کردن. مسائل شطرنج از نوع پيدا کردنی است، بدين صورت که ما در شطرنج با مسائل ثابت کردنی که هدف آن مثلاً اثبات صحت قضيه ای باشند روبرو نيستيم. عناصر اساسی و بخش های مختلف مسائل پيدا کردنی عبارتند از: -1 مجهول، 2- داده ها و 3- شرط. اين سه عنصر از نظر اهميت و اولويت همسان نيستند و شرط عنصر مهمتر و اصلی مسئله است. بدون درک درستی از شرط مسئله شناخت و حل مسئله ممکن نيست. مجهول بايد بواسطه شرط با داده ها ارتباط برقرار کند. برای نمونه اين مسئله را ملاحظه نمائيد: 1- مثلثی را با معلوم بودن سه ضلع آن رسم کنيد و 2- مثلثی را با معلوم بودن سه ارتفاع آن رسم کنید. در هر دو مسئله داده ها يکی است. سه پاره خط - در يکی سه ضلع و در ديگری سه ارتفاع- و مجهول هم يکی است، مثلث. ولی «شرط» اين دو مسئله با هم متفاوت است. در مسئله اول شرط شده که سه پاره خط اضلاع مثلث اند ولی در مسئله دوم سه پاره خط ارتفاع مثلث اند. لذا اين دو مسئله به کلی با هم فرق دارند. اين را به دليل اهميت عنصر شرط مثال زدیم. «شرط» در مسائل شطرنج و رياضی تفاوت مهمی با يکد يگر دارند. در رياضيات شرط مسئله را معين می کنند ولی در شطرنج چنين نيست. شرط مسئله را بايد حدس زد و پيش بينی نمود. هيچ حريفی پيش از انجام حرکت فکرش را در اختيار ديگری قرار نمی دهد و ريشه همه پيچيد گی و بغرنجی مسائل شطرنج نسبت به مسائل رياضی در همين عدم تعيين است.
پروفسور پوليا درباره مسائل «مات در دو حرکت» می گويد: در مرحله ای از بازی شطرنج مهره های سفيد و سياه، به نحوی رو در روی هم قرار گرفته اند. مجهول عبارت است از حرکت سفيد. شرط، حرکتی را طلب می کند که بدون ارتباط با حرکت سياه، سفيد بتواند در حرکت بعدی شاه سياه را مات کند. حرکت مجهول - باید هر حرکت سياه را دفع کند- از حمله نامنتظر پيش گيری کند و پاسخ آماده خود را برای مات کردن پيش بينی کند. به این ترتيب، در اين حالت می توان تعداد جنبه های شرط را برابر تعداد حرکاتی د انست که برای سياه پيش بينی می شود.
طرح عمل و استراتژی کار چنين است: باید از حرکت بحرانی سياه که ظاهراً خطر بيشتری دارد آغاز کرد و فهرستی از حرکت های سفيد تنظيم کرد که می توانند با اين خطر عمده مقابله کنند. بعد حرکت های «درجه دوم» سياه را در نظر می گيريم و از فهرست خود حرکت هايی را که قادر به مقابله با اين حرکت های درجه دوم نيستند حذف می کنيم، «سرانجام باید تنها جواب درست باقی بماند».
اين راه حل کلی مسائل «مات در دو حرکت» است. شما می توانيد با پيروی از روش پوليا اين مسائل را حل کنيد. اين کار آسانی است، سختی کار در اين است که : چگونه می توان آن را آموزش داد؟
روند یاد گرفتن از ياد داد ن متفاوت است.!
آموزش حل اين مسائل را نمی توان با اين گونه توضيح و يا با حل کردن آنان يکی دانست. يافتن مجهول از راه کورمال و از طريق آزمون و خطا بدون آگاهی از ارتباط عناصر اصلی و يا طرح و نقشه ای کاری بی فايده و نتيجه است که جنبه آموزشی ندارد.
کار آموزش «مات در دو حرکت» را چگونه شروع کنيم؟
بهترين راه آموختن عمل است و شما آنچه را که انجام می دهيد ياد گرفته ايد. اين مسائل را تا آنجا که ممکن است بايد به تعدادی مسائل کمکی مربوط به آن تقسيم نمایید که قابل تفکر و حل کردن برای نوآموزان باشد، قطار انديشه را به حرکت درآوريد! جورج پوليا درباره حل مسائل قول مشهوری دارد به این مضمون که: «اگر نمی توانی مسئله ای را حل کنی مسئله آسان تری وجود دارد که آن را هم نمی توانی حل کنی، آن را پيد ا کن».
بنابراين از تجزيه مسئله اصلی به رشته مسائل کمکی که دسترسی به مجهول آن آسان تر و مشابه آن باشند آغاز می کنيم. بدين معنی که مجهول تازه به راحتی از داده ها استخراج شود و دانشی برای يافتن مجهول مسئله اصلی حاصل شود.
پوليا در کتاب خلاقيت رياضی می گويد: «مسئله کمکی به مسئله ای گويند که بايد به آن توجه يا روی آن کار کنيم. اين توجه يا کار به خاطر خود اين مسئله نيست بلکه به اين خاطر است که به حل مسئله دیگری، يعنی مسئله اصلی ما کمک می کند. مسئله کمکی وسيله ای است برای رسیدن به هدف، این وسيله راه رسيدن به هدف را هموار می کند. مسئله اصلی هدف ماست و در انتهای مسير قرار دارد.
زنجیره مسائل کمکی می توانند :
- به تمرکز و کشف عناصر مسئله اصلی کمک کنند.
- مشوق انديشه شوند، بار مثبتی به تفکر دهند و گامهای مسئله اصلی را جلو ببرند.
- نقش محرک بيابند و به واکنش ها سرعت دهند. شيمی دانان به اين محرک ها کاتاليزور می گويند. چنين مسائلی در واقع القاء کننده انديشه ها هستند.
تجزیه و ترکيب مجدد، عملياتی برای حل مسئله است. تجزيه مسئله اصلی - کل- به يک رشته مسائل کمکی و بار ديگر با ذخيره دانش حاصل از آنها به مسئله اصلی - کل - روی آوردن اين است راهی که د رک ما را نسبت به مسئله اصلی به تدريج دگرگون می کند و دورنمای روشن تری برای حل آن به ما می دهد. مسائل «مات در دو حرکت» را می توان به پنج سطح از مسائل کمکی تجزيه کرد:
سطح اول: عنصر شرط این مسائل معلوم است و سفيد با توجه به اين راهنمايي - یعنی حرکت سیاه - حرکت اول (مجهول) را به آسانی پيدا می کند و در حرکت بعد مات می کند.
سطح دوم: سياه حرکت نمی کند. يعنی شرطی در مقابل سفيد وجود ندارد. ولی پيدا کردن حرکت اول - مجهول - به آسانی مسائل قبلی نیست و راهنمايي درباره حرکت اول وجود ندارد.
سطح سوم: اين مسائل بر دو بخش اند: 1- مسائلی که در آن حرکت اول معلوم است و2- مسائلی که در آن حرکت دوم معلوم است. در هر دو بخش عنصر شرط مشخص نيست. بدين ترتيب تفکر بر اين مسائل يکبار با تمرکز بر حرکت اول و بار ديگر با توجه به حرکت دوم شروع می شود. اين دو روش تفکر برای رسيدن به مات يعنی يکبار از اول به آخر - مبدأ به مقصد- و بار ديگر از آخر به اول - مقصد به مبدأ - نکته ای مهم در يادگيری است.
سطح چهارم: در مسائل اين بخش شرط مشخص نيست ولی داده ها مشخص انـد و با دو مهره نامبرده و معلـوم شاه مات می شود. مهارت در همکاری و حرکات مرتبط به يکديگر نکته اين مسائل است.
پس همه مراحل را ادغام می کنيم. با توجه به داده ها بايد شرط مسئله را حدس زد و با مرتبط کردن داده ها و مجهول بوسيله شرط مسائل حل شوند. بنابراين کار ذهنی حل کننده را می توان به مثابه نيرويي دانست که به تجربه های حاصل از مسائل سطوح پيشين جان تازه ای می دهد و بين آن تجارب و اين مسائل ارتباط برقرار می کند و نقش بسيج کننده و تنظيم کننده در هنگام تفکر بر اين مسائل را نیز دارد.
مسائل نقشه راه :
مسائل «نقشه راه» مسائل قراردادی و ساختگی هستند که ربط مستقيمی به بازی شطرنج ندارند ولی شناخت و حل آنان برای درک شطرنج بسيار اهمیت دارند. حفظ مهره ها از حملات حريف از اولين مشکلات آموزشی مربيان است. چندين و چندبار بايد گفت که مراقب مهره های خود باشيد و بی ثمری اين گفته ها را در بازی نوآموزان تجربه کرد؟! اندرزها بی فايده است و هيچ کلام سحرآميزی وجود ندارد. چشمانی که عاد ت ندارند در بيشه گل و گياه را ببينند هيچ گل و گياهی را نمی بينند.
چاره کار در آنست که نوآموزان را با اين مسائل، در حالی که به وضوح در آن ضعف دارند درگير کنيد. حل يکايک اين مسائل که در واقع پالود ه از جنبه های بی ربط اند، بدون ترديد تأثیرگذار هستند.
به يک نمونه از اين مسائل توجه کنيد :
شرط اين است که : 1- فقط سفيد حرکت کند، 2- مهره سفيد زده نشود، 3- سفيد مهره ای را نزند، 4- با کمترين حرکات به خانه نقطه دار برود. فيل سفيد در هر حرکت تا رسيد ن به خانه نقطه دار بايد مراقب باشد که زده نشـود و اين بيم و حساسيت دليل آن است که نوآموزان بتوانند مهره های حريف و حرکات را ببينند.
اما بررسی دقيق تر اين مسائل نشان می دهد که رفتن به سوی هدفی مشخص به اهداف ديگری شکل می دهد و تحقق هدف اصلی وابسته به اهداف ثانویه می شود. ماکس ايوه در کتاب «استراتژی و تاکتيک در شطرنج» می گوید: «کسی که جز کيـش و مات دادن به حريف هد ف ديگری را در نظر ندارد، هرگز يک بازيکن خوب نمی شود. بايستی هدف اصلی کيش و مات کردن حريف خود را با هدف ساده تر و آسان تـر عوض کنيم». هدف هـا به درجـات اصلی و وسیله ای تقسيم می شوند مثلاً در همين مثال خانه d7هدف اصلی است و خانه های c8و a6اهداف وسیله ای می باشند. هر هدف اصلی که به زیر هدف های وسیله ای تقسيم نشود غيرقابل دسترسی است. رفتن به سوی هدف اصلی بد ون کاهش فاصله از حالت اوليه حرکتی محال اسـت! مثلاً فرض کنيد در مسئله مورد اشاره ما اسبی در خانه c8قرار گيرد. در اين صورت هدف اصلی به زير هدفی تقسيم نمی شود و راهی به سوی آن نيست. توجه به هد ف کار فکری و روحی رسيدن به آن را ميسر می سازد. از منظر هدف، بهتر می توان «نقشه راه» را ديد و حرکات مرتبط به يکديگر را پيدا کرد. اين امر از خصوصيات تفکر استراتژيک است که حرکات تاکتيکی را معين می کند.
داشتن ديد استراتژيک و انجام حرکات تاکتيکی در اجرای آن بسيار مهم تر از آشنايي با اين مفاهيم به طور ذهنی است و تسلط بر اين مفاهيم در همه اين مسائل تمرين می گردد. اين تمرينات درک استراتژيکی و تاکتيکی نوآموزان را تربيت می کند و راه رسيدن به هدف را تجربه مند می سازد.